ما ز هر صاحب دلی یک رسته فن آموختیم
عشق از لیلی و صبر از کوه کَن آموختیم
گریه از مرغ سحر ، خود سوزی از پروانه ها
صد سرا ویرانه شد ، تا ساختن آموختیم . . .
جهت خواندن به ادامه مطلب مراجعه کنید …
.
خوب من
سیب را چیدم تـا ببینی تو را میخواهم ، نه بهشت را . . .
.
.
.
اگه دلتنگ باشی تو ، مثل بارون شروع میشم
که با هر قطره اشکت ، منم که زیر رو رو میشم
همیشه ساده رنجیدی ، همیشه سخت بخشیدی
تورو میبخشم این لحظه ، شاید بازم منو دیدی . . .
.
.
.
قسم به عشق و زندگی که ارزشش یه عالمه
قلبی که بی تو بزنه لایق آتش زدنه . . .
.
.
.
همیشه با غمت من در ستیزم / به این خاطر همیشه اشک ریزم
به هر برگ گلی این را نوشتم / تویی امید من تنها عزیزم . . .
.
.
.
می مونم یه همنفس برای تو / می ریزم زندگیمو به پای تو
میخونم از عشق بی مثال تو / نمیشه غافل باشم از حال تو . . .
.
.
.
از دور می بوسمت با چشمی تر خداحافظ
مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ
مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را
برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ
.
.
.
یادتان باشد
عشق بعدی را
قبل از مصرف ، خوب تکانش بدهید تا خاطراتش بریزد . . .
.
.
.
برای تا ابد ماندن باید رفت
گاهی به قلب کسی
گاهی از قلب کسی . . .
.
.
.
تعجب نکن اگر شعر تازه ای برای تو نمی نویسم !
هیچ مدادی ، وقتی خیس میشود … نمی نویسد . . .
.
.
.
عاشق تر از همه ما موش کوری است که زیبایی جفتش را چشم بسته باور دارد . . .
.
.
.
من اگر انقدر که یاد تو هستم یاد خدا بودم
ان جهان نیمی از بهشت مال من بود . . .
.
.
.
سرخ شد آیینه از هرم نگاه من و تو
بهتر از عشق کسی نیست پناه من و تو
هنر عاشقی امروز پسند همه نیست
که محبت شده اینگونه گناه من و تو . . .
.
.
.
بی پنجره ای ، غریبه ای در وهمی / عشق است اگر از آن نداری سهمی
فهمیدن عشق عاشقی می خواهد / یک روز بزرگ می شوی می فهمی . . .
.
.
.
آیین عشق بازی دنیا عوض شده است / یوسف و زلخا هم عوض شده است
سر همچنان به سجده فرو برده ام ولی / در عشق سال هاست که فتوا عوض شده است . . .
.
.
.
نا امیدی همان امیدی است که بوی نا می گیرد
از بس که می مانده ته دل . . .
.
.
.
ترسم از روز سیاهی است بیایی و چه سود
رفته باشم وبدانی که چه دیر آمده ای . . .
.
.
.
بیـــا برای یکــبار هــم که شـــده…
دست به خلاف بزنیـم…!
من اندوه تـــو را مـــی دزدم…!
تو تنهـایـی مـرا…!!
.
.
.
لعنت به تمام کسانی که تو نیستند ولی عطر تو را می زنند . . .
.
.
.
همه برایم دست تکان دادند ، اما کم بود دستانی که “تکانم” دادند
در گروه های زیر عضو شوید تا مطالب جدید سایت و موضوعاتی که نمیشه در سایت گذاشت برایتان ارسال شود
برای اموزش عضویت بر روی سایت زیر کلیک کنید
www.bandarabbasi.rozblog.com
تبلیغ ویژه